دو ایده و اصل اساسی پایه هر نحله آنارشیستی را تشکیل میدهد:
۱. همهٔ اَشکال حکومت ظالمانه و نامطلوب است و باید از بین برود.
۲. رد تمامی اَشکال کنترل، نظارت و اقتدار قهری.
با این حساب بزرگترین و اصلیترین دشمنان آنارشیستها آنهاییند که قدرت را در دست داشته یا دنبال رسیدن به قدرت هستند.
آنارشیستها به دنبال شکستن و نابودی این اقتدارگرایی هستند..
#آنارشیسم
آیا جامعه بدون کنترل و اقتدار به سمت آشوب میرود؟ نگاهی به جوامعی که با همیاری متقابل و بدون سلسله مراتب، به شکل جمعی در طول تاریخ اداره شدهاند به ما نشان میدهد که «برعکس»! آشوب و هرج و مرج را همیشه دولتها ایجاد کردهاند. نگاهی به اطراف خود بیندازید: جنگ و ویرانی، پدیدهٔ مهاجرت، قحطی و گرسنگی، نابودی محیط زیست، تروریسم، بمب اتمی و… همگی ساختهٔ دولتها هستند.
حال آیا در شرایط بحرانی، این دولتها هستند که به کمک مردم میشتابند؟
پاسخ باز هم خیر است. مردم به صورت غریزی خود را در بحرانیترین شرایط سازماندهی کرده و روحیهٔ همیاری متقابل را در خود و دیگران تقویت میکنند.
زمانی که سازمانهای بزرگ و دولتها در حال چانهزنی بر سر منافع خودند، این مردم هستند که بدون فوت وقت با بسیج همگانی به یاری هم میشتابند. نمونههای این امر در طول تاریخ تا به امروز قابل شمارش نیست.
دولت #شر_مطلق است و باید از میان برداشته شود!
@danialbehzadi
یکم اندیشه های مارکسیسم رو بخونی متوجه میشی اونم میگفت جامعه بی طبقه، اما اهرش سفاک ترین حکومتها و دیکتاتور ترینشون شدن.
اگر میخوایم اصلاح کنیم که باید بکنیم، اول باید پایه های اندیشه سیاسی درستی رو بنا کنیم.
@ebkh
اتفاقاً مارکس بسیار درست میگفت. ولی اگه دقت کنید، وجود حکومت و بیطبقه بودن با هم تناقض ماهوی دارن! حساب حکومتهای سفاک رو (گرچه ما معتقدیم «هر» حکومتی ذاتاً سفاکه) رو باید بذاریم به گردن مادر حکومت یعنی سرمایهداری!